محل تبلیغات شما

مدیر کیست؟ مدیریت چیست؟ ایندو سئوال به ظاهر ساده، واضح و دارای پاسخ بدیهی به نظر می رسند. امّا براستی چه کسی به معنای واقعی کلمه مدیر است؟ و مدیریت یعنی چه؟ در این یادداشت سعی شده است در حد بضاعت تجربی - علمی خود به ایندو سئوال پاسخ گویم.

واژه مدیر (مود+ایر) (مدیر مانند دلیر = دلآور و دبیر = نویسنده) از مودن - ماییدن (سنجش بررسی راست و ریس کردن) ساخته شده و با واژگان نمودن رزم مایش . و فرمان هم خانواده است. در سنسکریت مانوتر همتای واژه manager است که در پارسی کنونی میتوان آنرا مانوگر به مانای سن بررسی کننده میزانگر خواند. از ین رو مانای مدیر همانا میزان دار سنجه دار بررسی دار است و واژه اداره نیز اگرچه گرامر عربی دارد ولی ریشه پارسی دارد(برگرفته از وبلاگ مجید روهنده). واژه مدیر و مدیریت هر دو عربی هستند. مدیر اسم ثلاثی مزید از مصدر اداره باب افعال می باشد (ادار، یدیر، اداره ).  مدیریت هم اسم مصدر می باشدکه از مدیر گرفته شده است که هر سه(مدیر و مدیریت و اداره) در اصل از ماده  دَوَرَ گرفته شده اند که مصدر آن دَوَران می باشد و دوران به معنی گردیدن است پس مدیر به معنای گرداننده و مدیریت به معنای گرداندن می باشد(برگرفته از وبلاگ سالم کاکاویسی).

Û فهم درست معانی مدیر و مدیریت در وهله اول مستم آن است که گریزی به تاریخچه آنها بیندازیم. ایندو دارای یک تاریخچه تجربی و یک تاریخچه علمی اند. تاریخ تجربی آنها به اندازه تاریخ بشر است. اساسی ترین دغدغه اجداد غارنشین ما، امنیّت و به عبارتی حفظ جان خویشتن بود. لذا می بایست در برابر حیوانات وحشی و پدیده های طبیعی، تدبیری به خرج می دادند. از سوی دیگر، زنده ماندن آنها منوط به شکار حیوانات نیز بود. محافظت از خود در برابر حیوانات وحشی، طبیعت و شکار حیوانات، قطعا" مستم کار دسته جمعی یا به قول امروزی ها، "کار تیمی" بوده است. اگر این فروض رو بپذیریم آنگاه می توان از آنها نکات زیر را استنتاج کرد:

  1. یک کار دسته جمعی مثل شکار مستم آن است که فردی فرماندهی کار را بعهده بگیرد؛ بقول امروزی ها: وحدت فرماندهی و مدیریت.
  2. فرمانده باید اهداف مشخصی را تعیین نماید و برای دستیابی به آنها، گام ها و اقداماتی را ترسیم نماید؛ به قول امروزی ها: هدفگذاری و برنامه ریزی.
  3. فرمانده باید برای هر یک از افراد وظایفی را تعیین نماید؛ بقول امروزی ها: سازماندهی و تقسیم کار
  4. فرمانده باید ترتیب و توالی انجام وظایف را مشخص کرده و افراد را با یکدیگر، هماهنگ نماید؛ بقول امروزی ها: هماهنگی
  5. فرمانده باید هدایت کار را بر عهده بگیرد، مشخص کند در چه زمانی و چه مکانی چه حیوانی شکار شود و گوشت حیوان شکار شده چگونه تقسیم و به مصرف برسد؛ به قول امروزی ها: هدایت و رهبری
  6. فرمانده باید عملکرد افراد را رصد و پایش نماید؛ به قول امروزی ها: کنترل و نظارت

ملاحظه می فرمائید که بقای انسان در این کره خاکی مستم و مدیون افرادی بوده است که مدیر و فرمانده بوده و بخوبی از عهده مدیریت سایرین برآمده اند تا کاری به انجام برسد(شکار حیوان یا فراری دادن حیوان وحشی و .) و در نتیجه آن، هدف متعالی تری محقق گردد(تامین امنیت و به تبع آن، بقای انسان و استمرار زندگی). اجداد ما مدیریت می کردند بدون آنکه مدیریت خوانده باشند

 uتاریخ علمی مدیریت را باید از قرن میلادی به بعد جستجو کرد. از این زمان است که نگاه علمی به مدیریت روایج یافته و مدیریت بعنوان یک "علم" مطرح می گردد. اندیشمندانی مثل آدام اسمیت با معرفی "اصل تقسیم کار"؛ فردریک وینسلو تیلور با معرفی نهضت مدیریت علمی مشتمل بر 3 اصل اساسی: استاندارد کردن ابزار کار، استاندارد کردن روش انجام کار و منطقی کردن رابطه کارگر و کارفرما؛ هنری فایول با معرفی 14 اصل مدیریت؛ مری پارکر فالت با ارائه تعریفی قابل اعتنا از مدیریت؛ لوتر گیولیک و لیندال اورویک با معرفی POSDCORB برای تشریح وظایف مدیریت؛ التون مایو با پایه گذاری نهضت روابط انسانی و وم توجه به انسان و . این علم جدید را پایه گذاری کردند و تا به امروز، افراد زیادی، در تکمیل ساختمان این علم، ایفای نقش کرده و آنرا بسط و گسترش داده اند. سهم هر یک از این اندیشمندان در توسعه علم مدیریت را می توان در کتب مبانی سازمان و مدیریت و کتب مشابه ملاحظه نمود.

¤یکی از چالش های حل نشده تاکنون، به تعریف مدیریت بر می گردد. در دهه های آغازین قرن 20، خانم فالت مدیریت را " علم و هنر انجام امور از طریق دیگران" تعریف کرده بود. علیرغم اینکه تاکنون تعاریف متنوعی از مدیریت ارائه شده است با اینحال، تعریف خانم فالت همچنان معتبر است. چند نکته در این تعریف مستتر است. 1- ایشان مدیریت را ترکیبی از علم و هنر می داند. اگر مدیریت را علم بدانیم این بدان معنی است که مدیریت، یادگرفتنی است و می توان با مطالعه این علم در دانشگاه، بدان دست یافت و آنرا کسب کرد. بر اساس این رویکرد، مدیر فردی است که تربیت شده است. اما اگر مدیریت را هنر قلمداد کنیم آنگاه مدیران ساخته نمی شوند بلکه زاده می شوند. در این رویکرد، مدیریت امری ذاتی تلقی شده و آنچه از افراد، مدیر می سازد، ژنتیک آنهاست نه طی کردن دوره های دانشگاهی. امروز پذیرفته ایم که مدیریت ترکیبی از علم و هنر است اما تعیین قدرالسهم آنها، غیرممکن است. من معتقدم: "مدیریت علمی است که باید هنرمندانه بکار گرفته شود". در یک نگاه، مدیریت همانند رانندگی است. رانندگی علم است یا هنر؟ قطعا" رانندگی دارای اصول و قواعدی است که می توان آنها را یاد گرفت و البته یادگیری آنها ضروری است. اما آنچه از یک نفر، راننده واقعی می سازد صِرف تسلط بر قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی نیست بلکه هنر و مهارت رانندگی است که ماحصل تمرین و تکرار است. 2- ایشان مدیریت را انجام امور از طریق دیگران می داند. در لوای این اعتقاد، نوعی نگاه استثمارگرایانه و بهره کشی نهفته است. در این معنا، مدیر کسی است که به مدد علم و هنر خود، از کارگران به نفع کارفرمایان بهره برداری می کند. امروز این نگاه تلطیف شده است و اعتقاد بر آن است که مدیر با همراهی دیگران، امور را به سرانجام می رساند. در این نگاه، مشارکت و کارگروهی، مورد توجه واقع شده است.

× هدف غایی و نهایی علم مدیریت، "بهره وری" یا بطور صریح تر، سودآوری است. کلیه تکنیک ها و روش های ابداع شده تاکنون و کلیه گرایش های ایجاد شده در علم مدیریت مانند مدیریت رفتار سازمانی، مدیریت منابع انسانی، مدیریت تولید، بازاریابی، مالی و .، همگی بطور مستقیم یا غیرمستقیم در پی تحقق هدف فوق هستند. حتی در شاخه هایی مثل مدیریت دولتی نیز امروز موضوع دستیابی به کارآیی و اثربخشی و در یک کلام، بهره وری بسیار جدی است. در بخش دولتی، بهره وری یعنی انجام کارهای درست در راستای تامین منافع عموم شهروندان با یک هزینه منطقی و قابل دفاع.

oبرخی معتقدند که مدیر، مدیر است و زمینه فعالیت سازمان مهم نیست. این گروه معتقدند که فرد اگر به معنای واقعی کلمه مدیر باشد و از جَنَم لازم برخوردار باشد چه سازمان، فرهنگی باشد چه ورزشی، چه اقتصادی، چه ی، چه تولیدی و او از عهده مدیریت آن بر می آید. این نگاه که در بخش دولتی، ساری و جاری است، مدیر را اَبَرمردی تصور می کند که از عهده انجام همه جور کار بر می آید. به همین خاطر است که در بخش دولتی به کرّات شاهدیم که مثلا" فردی که تا دیروز استاندار بوده، به یکبار می شود رئیس سازمان حج و زیارت یا رئیس سازمان غلّه یا رئیس سازمان فنی و حرفه ای! یا فردی که تا پیش از این رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی بوده می شود مدیرعامل یک باشگاه ورزشی! در این رویکرد، اساسا" تخصّص و توانمندی محلی از اِعراب ندارد و آنچه مهم است ذائقه های ی است نه چیز دیگر. این تصور قطعا" غلط است و اگر اینگونه افراد در کوتاه مدت نیز موفق به کسب خرده موفقیت هایی شوند در بلندمدت قطعا" نابودکننده بنیان سازمان خواهند بود. شناخت دقیق و عمیق عرصه فعالیت و محیط کسب و کار از ضروریت های موفقیت مدیریت است. نمی توان به این امید که فرد در طول فعالیت، شناخت لازم را کسب خواهد کرد سکان هدایت سازمان را به وی سپرد. اینگونه تحلیل به مثابه آن است که بگوییم راننده، راننده است و مهم نیست کامیون باشد یا ماشین سواری یا اینکه بگوئیم هنرمند، هنرمند است و مهم نیست عرصه موسیقی باشد یا بازیگری یا قالب بافی!

×امروزه مدیریت را یک "حرفه" تلقی می کنیم و مدیران را افرادی حرفه ای. همانگونه که پرستاری، حسابداری، وکالت، درمان انواع بیماری ها و .  اموری حرفه ای اند و هر کسی نمی تواند ادعای پرستار بودن، پزشک بودن، وکیل بودن و . را داشته باشد؛ مدیریت نیز امری حرف ای است و ردای مدیریت را نمی توان بر تن هر کسی پوشاند. هر کسی لایق این عنوان نیست. مدیر حرفه ای فردی است که اولا" در حوزه مدیریت دارای تحصیلات دانشگاهی باشد؛ ثانیا" برخوردار از توان قضاوت، تشخیص و تصمیم گیری منحصربفرد و درست در حوزه فعالیت خود باشد. دومین ویژگی به مراتب از اولی مهمتر است. مدارک دانشگاهی را می توان به روش های مختلف کسب کرد. اما قوّه تشخیص و تصمیم گیری، ماحصل علم و دانش عمیق و تجارب گسترده در حوزه فعالیت است و نمی توان آنرا از نهادهای بیرونی مثل دانشگاه کسب کرد. فرد حرفه ای بر حوزه تخصصی خود متمرکز است و هیچگاه با پرداختن به امور غیرمرتبط، شان تخصصی خود را متزل نکرده و به مخاطره نمی اندازد. او مقیّد به اصول اخلاق حرفه ای رشته خویش است و این اصول، همچون خطوطی قرمز، هدایت گر رفتار و کردار او در محیط کار است. بر اساس این رویکرد، مدیر یک بیمارستان، یک پزشک متخصص نخواهد بود بلکه فردی است که دارای تحصیلات دانشگاهی در رشته مدیریت بوده، شناخت کامل نسبت به ماموریت و شیوه فعالیت بیمارستان دارد و بر آن اساس، اقدام به تدبیر و تصمیم گیری می نماید.

¤با توجه به آنچه به اختصار گفته شد وقتی صحبت از مدیر می کنیم مراد ما فردی است حرفه ای که: 1- تشخیص می دهد چه اهدافی باید دنبال شود، چه کارهایی باید انجام شود و چه کارهایی نباید انجام شود؛ 2-  منابع مورد نیاز از جمله منابع مالی، انسانی، اطلاعاتی، لوازم و تجهیزات و . جهت دستیابی به اهداف را تامین می کند؛ 3- منابع را بطور بهینه به اهداف تخصیص می دهد؛ 4- افراد را با یکدیگر هماهنگ کرده و آنها را در راستای رسیدن به هدف و مقصود، هدایت می کند؛ 5- بر کمیّت و کیفیت کار نظارت مستمر می نماید؛ و 6- به اهداف موردنظر به نحو و میزان شایسته ای دست می یابد. مدیریت نیز در هم تنیده و عجین شده با مدیر است. در واقع، مدیریت درست، ماحصل حضور و خاصیت ذاتی و تراوش یافته یک مدیر حرفه ای است و همان چیزی است که مدیر حرفه ای از خود به یادگار می گذارد. تا مدیری نباشد، مدیریتی اتفاق نخواهد افتاد.

این یادداشت در آدرس زیر نیز منتشر شده است.

http://karokarafarini.ir/%d9%85%d8%af%db%8c%d8%b1-%da%a9%db%8c%d8%b3%d8%aa%d8%9f-%d9%85%d8%af%db%8c%d8%b1%db%8c%d8%aa-%da%86%db%8c%d8%b3%d8%aa%d8%9f/

مدیریت تصویر ذهنی دیگران: چگونه تصویر زیبایی از خود در ذهن دیگران حک کنیم؟

بهره وری نیروی انسانی در ۱۰ گام

ارتقاء و تعالی فرهنگ سازمان در 4 گام

مدیریت ,مدیر ,یک ,علم ,کار ,ای ,است که ,است و ,حرفه ای ,مدیریت را ,و مدیریت ,دارای تحصیلات دانشگاهی ,کیست؟ مدیریت چیست؟ ,مدیر کیست؟ مدیریت

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

poeharddicco Harvey's receptions talrotime fashioncrafts بیا تو مالزی Steven's info گروه آموزشی عربی متوسطه دوم استان کردستان nanatelde muemosyta پزشک ایران